سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانش آموزان وبلاگ نویس استان کرمانشاه
 

 

حریم 313 یارمهدی نوشت:

 

دیگه زبانم قاصره.....

هیچى ندارم بگم....

شما چطور؟؟؟


[ دوشنبه 93/7/14 ] [ 8:53 صبح ] [ admin ] [ نظر ]

رزمنده مجازی نوشت:

 

شهادت را نه در جنگ،در مبارزه می دهند
 ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم 
 غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . .

[ دوشنبه 93/7/14 ] [ 8:52 صبح ] [ admin ] [ نظر ]

 

مسافرین بهشت نوشت:

 

اهمیت علاقه و محبت در حفظ قرآن
نقش و اهمیت علاقه و محبت در انجام کارهای گوناگون غیر قابل انکار است.

اگر شما به یکی از دوستان و یا معلمان خود، علاقه داشته باشید تصدیق می فرمایید که خیلی زود، اسم و فامیل او را یاد گرفته و شماره تلفن همراه او را بسیار زود در ذهن می سپارید و این میل و کشش درونی شما (محبت شما به این شخص) سبب می شود که شما دوست داشته باشید بیشتر با این شخص نشست و برخاست داشته و اوقات بیشتری را با او سپری کنید و صورت و رفتار و گفتارهای او در خاطر شما نقش بسته و در ذهن خود یک فایل خاصی را برای او ایجاد می کنید.

به یقین می توان گفت که علاقه و محبت داشتن به چیزی، مهمترین شرط در ایجاد تمرکز حواس و به خاطر سپردن مطالب است. هر چه علاقه شما به یک موضوع بیشتر باشد، تمرکز فکر شما بر آن بیشتر می شود.

 

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 93/7/14 ] [ 8:50 صبح ] [ admin ] [ نظر ]

 

سایت قلم تو در نظر دارد موج وبلاگی  با عنوان ” هفته دفاع مقدس ”  برگزار نماید.

 

 

وبلاگنویسان علاقمند به شرکت در این موج می توانند مطالب و آثار  خود  را در

قالب های مختلف:

( یادداشت، مقاله, تصویر ، کاریکاتور، کلیپ صوتی و تصویری  )

در همین  پست ارائه دهند.

 

لازم به ذکر است که به بهترین مطالب جوایزی اهدا خواهد شد .


[ چهارشنبه 93/7/2 ] [ 10:34 عصر ] [ admin ] [ نظر ]

 

نیلوفری در قاب آفرینش نوشت:

 

باز آمد بوی ماه مدرسه...

امروز آخرین روز تعطیلات 3 ماهه تابستان است.

فردا دوباره هیاهوی بچه ها در کلاس های درس پیچیده می شود....

آدم بزرگ ها این روزها دلشان برای بوی مداد رنگی و دفترهای کاهی تنگ می شود، دلمان برای نمره های صفر و بیست تنگ می شود...

 

پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفترهایمان از کاه بود
تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهنش را می درید
اولین روز دبستان باز گرد
کودکی های قشنگم بازگرد
کاش می شد باز کوچک می شدیم
لااقل یک روز کودک می شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش
ای معلم! نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر
ای معلم! ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشق ها را خط بزن ....

 

[ سه شنبه 93/7/1 ] [ 8:37 عصر ] [ admin ] [ نظر ]

 

به نام خدایی که در این نزدیکی ست نوشت:

 

b2fbfea932166197c3a068548211d978-425

♥•0· برادران یوسف وقتی میخواستند یوسف را به چاه بیفکنند


یوسف لبخندی زد.یهودا پرسید : چرا میخندی ؟ اینجا که جای خنده نیست !


یوسف گفت : روزی در فکر بودم چگونه کسی می تواند به من اظهار دشمنی کند

با اینکه برادران نیرومندی دارم !اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد تا بدانم که

؛" نباید به هیچ بنده ای تکیه کرد " ...


♥•0· آیا خداوند برای بندگانش کافی نیست ؟


سوره ی زمر ، آیه


[ سه شنبه 93/7/1 ] [ 8:36 عصر ] [ admin ] [ نظر ]

 

مسافرین بهشت نوشت:

 

 

 

 

تعامل با دنیا هیچ ایرادی ندارد، ما از اول هم اهل تعامل با دنیا بودیم؛ منتها در تعامل، طرف مقابل را باید شناخت؛ شگردهای او را باید دانست؛ هدفهای اساسی و کلان را باید در مدّ نظر داشت. ممکن است دشمنی سر راه شما را بگیرد، بگوید از اینجا نباید جلو بروید. سازش با او به این صورت نیست که شما قبول کنید، برگردید؛ هنر این است که شما کاری کنید که راهتان را ادامه دهید، او هم مانع کار شما نشود؛ والّا اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید، شما هم بگوئید خیلی خوب، این که خسارت است. توجه به این جهات باید از سوی مسئولین و دولتمردان وجود داشته باشد.
بیانات در دیدار مسئولان نظام‌ 1392/04/30


[ سه شنبه 93/7/1 ] [ 8:33 عصر ] [ admin ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 141797