این روزها، روزهای فاطمه سلام الله علیها و این شب ها، شبهای علی علیه السلام است. بارها با خود می گویم : یک لحظه و این همه ارزش؟ 9 سال و این همه استمرار؟ ... اگر بیشتر گوش دهیم می توانیم صدای حزن آلود علی علیه السلام را از مدینه رسول صلی الله علیه و آله بشنویم که با چشم اشک و نوای غربت می گوید : أما حزنی فسرمد و أما لیلی فمسهد : اندوه من همیشگی و شب هایم زنده داری است ...
راستی این فاطمه سلام الله علیها در کجا ایستاده که علی علیه السلام این گونه از او می گوید ؟ این چه انس عمیقی است که این گونه حزن سرمد می آورد؟ این چه خورشید در خاک نشسته ای است که این گونه شام دیجور به دنبال می کشد؟ ... ریشه ها را باید در جای دیگر جست؛ چون حتی تقوا توشه راه است و توشه برای رفتن کافی نیست ... حتی عصمت کفاف این مقصد بلند و راه دراز را نمی دهد و تحلیلی دیگر می خواهد. ما در این آیه (56 اعراف) می شنویم : رحمت خدا به کسانی که در مرحله احسان هستند نزدیک است. نزدیکی با وصال، تفاوت دارد و این را هم می دانیم که محسن از متقی بالاتر است. چون تقوا به اضافه صبر می شود احسان (و من یتق الله و یصبر فان الله لا یضیع اجر المحسنین ـ یوسف 90) مرحوم صدوق در علل الشرایع آورده : خداوند به موسی می فرماید : یا موسی! می دانی چرا تو را به مقام کلیم اللهی رساندم؟ چون در میان دل ها و صورت ها دلی از دل تو خاشع تر و صورتی از تو متواضع تر، نیافتم. پس آن هایی انتخاب می شوند که با تمامی عصمت و با تمامی خوبی ها، به اخبات رسیده باشند و دل خاشع و چهره متواضع داشته باشند. مخبتین بالاتر از محسنین هستند... تو با این نگاه می توانی بلوغ و تمامیت خدیجه کبری و فاطمه زهرا سلام الله علیهما را بفهمی؛ که خدیجه در برابر رسول خدا برای خودش حدس نگذاشت و سهمی نگرفت و فاطمه سلام الله علیهما در برابر ولی رسول خدا، از تمامی توانش کمک گرفت و سینه و صورت نیلی گرفت ولی رخ از مولا نهان کرد و چهره به او نشان نداد. بی جهت نیست که در آن نیمه شب ساکت و آرام و در برابر یاران محزون و غریب، علی علیه السلام مبهوت می شود و سر به دیوار می گذارد و آن گونه می نالد ... (بخشی از کتاب روزهای فاطمه ... ع.ص) تاریخ شاهد است که من در ره علی اول شهید دادم و اولین شهیده ام
[ چهارشنبه 92/12/28 ] [ 4:12 عصر ] [ admin ]
[ نظر ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |