ظریفی در خانه ی درویشی مهمان شد. درویش سقف خانه را از چوب های ضعیف وسست پوشانده بودوبار گران داشت وهر لحظه از آن آوازی بیرون می آمد. مهمان گفت:ای درویش مرا از این خانه به جایی دیگر بر؛ ترسم سقف خانه فرود آید. گفت: مترس که این آواز ذکر وتسبیح چوب هاست . گفت :از آن ترسم که از بسیاری ذکر وتسبیح ، ایشان را وجدی وحالی به هم رسد وهمه به یک باره در رقص وسماع آیندوبه سجده افتند.? [ جمعه 93/2/26 ] [ 4:49 عصر ] [ admin ]
[ نظر ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |